http://uppc.ir/do.php?imgf=16145521658691.png

دخترای کوچه پایینی _ آموزش نویسندگی

داستان کوتاه داستان بلند رمان آموزش نویسندگی
دخترای کوچه پایینی  _ آموزش نویسندگی

داستان های عاشقانه عجیب ولی واقعی
داستان های وحشتناک حقیقی ماوراءطبیعه
داستان های کوتاه خنده دار شاد طنزنویس
داستان بلند، و رمان های مجازی رایگان
آموزش نویسندگی

آخرین نظرات
  • 4 December 22، 23:04 - DOWN ALEY Girls
    عالی

دخترای کوچه پایینی _ آموزش نویسندگی

داستان کوتاه داستان بلند رمان آموزش نویسندگی





رمان داغ هوس

Wednesday, 29 September 2021، 04:06 AM
رمان تب داغ هوس جلد دوم به قلم نیلوفر قائمی فر    لینک پیوند مرجع 

خلاصه رمان تب داغ هوس جلد دوم :
در این جلد پنج سال از ازدواج آرمین و نفس میگذره،
عکس ها و فیلم هایی به دست نفس میرسه که نشون میده آرمین خیانت کرده و با دختری رابطه داشته و اون دختر از آرمین حامله است،
نفس از آرمین طلاق میگیره اما…
.

قسمتی از متن رمان تب داغ هوس :
آرمین دستاشو باز کرد و گفت: من؟ خونه رو خریدم که دغدغه اجاره نداشته باشی.
«با دندونای روهم گفتم:
-اینهمه خونه اومدی اینجارو خریدی؟ بهت گفتم از من دور شو. زدی داداشمو ناکار کردی…
آرمین در حالی که گوشیشو از توی جیبش در میآورد تند تند زیر لب گفت:
-حرف اون نکبتو جلوی من نیار که حرصم بگیره انتقام باباتم از اون میگیرم.
با غیض و حرص نگاش کردم. خواستم برم داخل خونه که اومد جلو درو نگه داشت و گفت:
-نفس خیلی بی ادب شدی! آدم نامزدشو « با خنده گفت:» دعوت نمیکنه تو؟
-تو فقط یه نسبت با من داری.
« تند تند با شور و هیجان گفت:» جون جون من عاشق نسبت با توام.
-تو قاتل منی آرمین. تو بلای جون منی.
«با اخم و ناراحتی نگام کرد. تلفن خونه ام زنگ خورد. خواستم درو ببندم که درو نگه داشت . گفتم:» برگرد برو. تو اولین فرصت خونه رو خالی میکنم.
آرمین-بیخود. هرجایی بری میام سراغت.
-خونه های کل شهرو میخری؟
آرمین-همه رو نه ولی تورو زابراه میکنم. خونه ی تو جاییه که من باشم مّنّ…
«تلفن رفت روی پیغام گیر و صدا توی فضا پخش میشد.»
-آرمین دستتو بردار. برو خونه ات.. زنت حامله اس پا به ماهه…
آرمین تند تند زیر لب گفت:
-بگو بگو تا منو سگ کنی. بندازی به جونِ….
«یهو سکوت کرد و به داخل خونه نگاه کرد. یکه خورده نگاش کردم… چیشد؟! در خونه رو هول داد بیاد تو؟ داشت با کفش میرفت که با حرص کتشو گرفتم و گفتم:»
-کفـــــش؟!!!!
«کفشاشو درآورد و با جدیت و جذبه گفت:»
-این مرتیکه کیه؟
.

توجه داشته باشید رمان رایگان است و دانلود و مطالعه آن برای عموم، آزاد می باشد.

برای مطالعه آن لینک های زیر را دانلود کنید یا به اپلیکیشن باغ استور مراجعه کنید.

.

اطلاعات بیشتر دربارۀ رمان

تعداد صفحات فایل پی.دی.اف : ۷۶۲

.

توجه داشته باشید رمان رایگان است و دانلود و مطالعه آن برای عموم، آزاد می باشد.

برای مطالعه آن لینک های زیر را دانلود کنید یا به اپلیکیشن باغ استور مراجعه کنید.

.

لینک های دانلود مختلف :
لینک فایل PDF

رمان تب داغ هوس جلد دوم

لینک فایل APK
رمان تب داغ هوس جلد دوم

لینک فایل EPUB
رمان تب داغ هوس جلد دوم

شاید این موارد رو هم دوست داشته باشی!
رمان چشم ها
رمان قشاع
رمان ازدواج توتیا
رمان زندگی به وقت اقلیما
رمان تب داغ گناه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی